کیمیاکیمیا، تا این لحظه: 15 سال و 3 ماه و 12 روز سن داره

کیمیای زندگی ما

تکیه کلامهای کیمیا......

1391/3/8 19:54
نویسنده : مریم
837 بازدید
اشتراک گذاری

کیمیای خوش زبونم

شما این روزها به اوج خوش زبونی و شیرین زبونیت رسیدی....اخیرا" به معنای واقعی کلمه واسه هرچیزی یه جواب از آستینت در می اری و می دی.(سرعتت تو جواب دادن انقدر سریعه که من می گم کیمیا جواب را از استینش در نمی اره از مچش در می اره)

تکیه کلامهای قشنگت اینا هستند:

"ببین"....وقتی می خواهی کسی را قانع کنی یا خواهشی داری. "آخه بابا ببین الان وقت خواب نیست باید هنوز بازی کنیم."

"تا بحال"...یکی از بامزه ترین حرفهات. چند روز پیش که خونه پدر جون بودیم یه موز از یخچال برداشتی و برای اینکه منو قانع کنی که بذارم اونو بخوری گفتی"آخه مامان من تابحال اینجا موز نخوردم"....و همین شد که الان هرکار ممنوعی که می خواهی انجام بدی می گی "آخه من تابحال...

"اجازه هست؟"....دختر گل و مودبم شما به قشنگی یاد گرفتی که برای استفاده از وسایلی که مال خودت نیست و یا انجام هرکاری اجازه بگیری.البته مثل همه بچه های باهوش بیشتر از این کار واسه خودت استفاده می کنی و اگر هم من یا اطرافیان بهت اجازه ندیم انقدر داستان را می پیچونی که بلاخره اجازه را بگیری.

"...حرف خوبیه یا حرف بدیه":دختر قشنگم شما معنی تمام لغتهایی که نمی دونی را می پرسی.جالبترین قسمت داستان اینه که صفتها را به راحتی تشخیص می دی و می پرسی که حرف خوبیه یا بدیه. البته اگه من بگم حرف بدیه شما یک جواب بسیار قانع کننده می خواهی که چرا حرف بدیه.مثلا" "مامان مرد حسابی حرف خوبیه یا بدیه؟(این حرف را از سی دی عمو پورنگ یاد گرفتی)" ، "مامان بی وفا حرف خوبیه یا بده(از یه آهنگ شنیدی.)بعد هم که بهت گفتم حرف بدی نیست تا یه مدت همه را با این اسم صدا می کردی:زن حسابی، بابای حسابی، سینای حسابی،مادرجون حسابی،بابابزرگ حسابی و..."

"آخی یادش به خیر"....با احساسترین تکیه کلامت.چند ماه پیش داشتیم با ماشین از جلوی سازمان آب یوسف آباد رد می شدیم که شما یهو گفتی "آخی مامان یادش به خیر." بعد هم خودت دوباره گفتی "می دونی چرا گفتم آخی؟" من و بابا هم هاج و واج گفتیم "نه چرا؟" گفتی "آخه یاد خونه کوچه ثریامون افتادم واسه همین گفتم آخی"........نزدیک خونه قبلی یا به قول خودت خونه ثریا هم یه سازمان آب بود که ما هروقت از اونجا رد می شدیم من شما را می ذاشتم روی لبه های دیوارش که اونجا راه بری و شما هم البته عاشق این کار بودی.و از اون به بعد آخی یادش به خیر شد تکیه کلامت برای مرور خاطره های قشنگت.

"بچه پررو و بچه بی ادب"..... غلیظ ترین فحشها و حرفهای بدی که بلدی. راستش بچه پررو را از خودمون یاد گرفتی(بیشتر من و دایی سینا )ولی بچه بی ادب را نمی دونم ازکجا شنیدی.به هرحال ما بهت یاد دادیم که گفتن این حرفها باعث زشت شدن لب می شه و شما هم همیشه بعد از گفتنش می ری جلوی آینه و به لبات نگاه می کنی.البته به عنوان یک بچه مودب تا از عصبانیت به حد انفجار نرسی این حرف را نمی گی. راستش باید به یه چیزی اعتراف کنم و اون هم اینه که وقتی موضوعی یا کسی خیلی عصبانیت می کنه بدون توجه به این که اون فرد کیه خیلی خیلی از ته دل و با خشم و عصبانیت می گی "بچه پررو "و تو این موقع قاطعیتت تو زدن این حرف باعث می شه اطرافیان به سختی جلوی خنده شون را بگیرند.

"آخه من فکر کردم".....این جمله هم شده یکی از معروفترین جملاتت واسه سرپوش گذاشتن به اشتباهاتی که آگاهانه انجامشون می دی. مثلا" با کفش می دویی می آیی تو خونه.می گم مامانی این چه کاریه؟ می گی "مامان آخه من فکر کردم هنوز بیرونم و نیومدم توخونه." از مبل می ری بالا و بپر بپر می کنی. می گم مامان این چه کاریه؟ می گی:ا مامان من فکر کردم روی زمینم"

"مگه من باهات شوخی دارم؟".....کیمیا خانم شما  یه وقتهایی دست پیش می گیرین که پس نیوفتین.این جور وقتها این جمله می شه تکیه کلامتون...ساعت ١١ شب می گیم کیمیا وقته مسواک زدنه. برای اینکه نخوابی خیلی جدی می گی:مامان نمی بینی دارم بچه هامو می خوابونم.مگه من با شما شوخی دارم.صدا نکنین اینا بیدار می شن.

"من یه خاطره دارم".....این جمله آخرین تکیه کلام این روزهاته که نمی دونم از کجا یاد گرفتی.البته طبق معمول بیشتر به نفع خودت استفاده می کنی."مامان من یه خاطره دارم بگم؟ می گم :بگو مامانی. می گی :مامان یه بقالی سر کوچه هست که یه بار من و بابا رفتیم ازش شیر خریدیم. اجازه هست الان بریم ازش چیپس بخریم؟"

"خوبه"......تکیه کلام معروفت برای گرفتن تایید اطرافیان وقتی که می دونی داری کاری انجام می دهی که بقیه باهاش موافق نیستند.خسته و گرسنه و تشنه می ام مهد دنبالت تا منو می بینی می گی :"مامان الان بریم kids club بعد بریم خونه یلدا بعد بریم خونه خودمون. خوبه؟"

"ملیکااااااااااااااا"....کیمیا جان  یه جای دیگه هم در مورد ملیکا باهات حرف زدم. ولی موضوع مهم اینه که ملیکا هنوز از بین نرفته و کماکان جایگاهش را در بین دوستان شما داره. هنوز هم بعضی وقتها بچه است ،بعضی وقتها بزرگ و.....من با چند تا مشاور حرف زدم و همه اونا تایید کردند که پرورش همچین شخصیتی نشانه هوش و خلاقیت بالای شماست و ازم خواستند که به هیچ عنوان سرکوبش نکنم.

این هم چند تا از افعال قشنگ کیمیا که به کار می بره و ما هلاک می شیم از خنده. (البته اینو هم بگم که با یه مشاور صحبت کردم ایشون هم گفتند استفاده از این گرامر به هزار دلیل که من هیچ کدوم یادم نمونده برای افعال نشانه هوش بچه است.)دخملی حال می کنی همه جا از هوشت تعریف می کنم دیگهخنده

پخیدی....پختی،  مریدم....مردم،  کشیدم....کشتم،   

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

سهیل
7 خرداد 91 13:51
یادش بخیر، یه زمانی هر چیز جدیدی که میدیدی، میپرسیدی "این چیه؟" دقیقا مثل این بود که داری دیتابیس خودت رو آپدیت میکنی دلم برات تنگه کوچولو امیدوارم دایی هات اینو نخونن
نیما
8 خرداد 91 22:03
سهیل باز چشم 2 تا دایی سیبیل کلفت رو دور دیدی؟؟؟؟؟
آی تک(مامان نیایش)
23 خرداد 91 12:11
ماشالا به این دختر باهوش

چه شیرین زبونه "آخه من فکر کردم خیلی باحاله "
خدا حفظش کنه

مرسی ای تک جون از لطفت.
خدا همه بچه ها را برای پدر و مادرهاشون حفظ کنه که واقغا" بهانه های زندگی هستند.