کیمیاکیمیا، تا این لحظه: 15 سال و 3 ماه و 12 روز سن داره

کیمیای زندگی ما

کیمیا و اتاق قشنگش

1391/3/8 18:17
نویسنده : مریم
1,970 بازدید
اشتراک گذاری

کیمیای قشنگم

6سال پیش که من و بابا باهم عروسی کردیم،از اونجا که من تنها دختر خانواده بودم تمام فکر و ذکر مادر جون شد خرید جهیزیه برای من. مادر جون بدون توجه به خونه کوچیک ما هر وسیله قشنگ و بدردبخوری که می دید واسه من می خرید و در جواب اعتراضهای من و بابا می گفت یه روز به دردتون می خوره. تازه الان هم اگه جا نداشتین بذارینش همین جا بمونه.البته باید اعتراف کنم الان که خونه مون خیلی بزرگتر شده تموم اون وسایل حسابی به درد ما می خوره. القصه این موضوع شد یه سوژه همیشگی شوخی و خنده واسه دایی سینا و دایی نیما و بابایی. اونها همیشه می گن:"مامان ،مریم را به دنیا آورده که واسش جهیزیه بخره".خنده

وقتی ما به خونه جدیدمون اسباب کشی کردیم بزرگترین کار من خرید وسایل برای اتاق شما بود. از اونجایی که تو خونه قبلیمون شما اتاق نداشتی من باید یه عالمه وسیله واست می خریدم . راستش دلم می خواست اتاقت زیباترین اتاق بچه ممکن باشه. واسه همین برای انتخاب تک تک وسایلت کلی وقت گذاشتم و بارها و بارها رفتم جاهای مختلف تا بلاخره چیزی که دلم می خواست را انتخاب کردم. و این طوری بود که این دفعه من شدم سوژه خنده اطرافیان. همه می گفتند "هدف مریم از به دنیا آوردن کیمیا فقط این بود که واسش اتاق درست کنه."خنده

به هرحال اتاق قشنگت با رنگ یاسی-کرمی آماده شد. سرویس خوابت(تخت،ویترین،کتابخونه،میز آرایش،کمد لباس و میز تحریرت) هدیه پدرجون و مادر جون البته برای بار دوم بود . (چون سرویس خواب قبلیت را هم اونا خریده بودند) سرویس لوستر و چراغ خواب و آباژورت هدیه دایی سینا و فرشت هم هدیه دایی نیما بود. البته همه اینها را من خودم انتخاب کرده بودم.چشمکسرویس ست پرده و روتختیت را هم بعد از کلی گشتن بلاخره انتخاب کردم که خوشبختانه هرکی می دید کلی خوشش می اومد.

امشب رفته بودی تو خط ژست گرفتن. همه لباس تابستونیهات(به قول خودت لباس قرتی) را می پوشیدی و از من می خواستی که ازت عکس بگیرم. در نهایت هم گفتی:مامان من تا به حال اصلا" تو اتاقم عکس نگرفتم. بریم اونجا ازم عکس بگیر بذار تو کامپیوتر و ولباگم(البته منظورت وبلاگ بود)...

کیمیا در جلوی میز تحریرش

 

 

کیمیا و وسایل قشنگش

 

کیمیا سوار بر تاب قشنگش

 

تخت قشنگ کیمیا

 

کیمیا و ساعت کیتی

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (7)

مژی جون(مژگان)
14 خرداد 91 14:42
سلاممم وای چه قدر با احساااااااااااااس خیلی خیلی قشنگ بود ایشالا خدا همهی این مرد های نازنین و برات نگه داره وهمیشه شاد باشید
shirin
16 خرداد 91 0:26
arezo mikonam zendegiton hamishe sarshar az eshgh bashe
مهسا
18 خرداد 91 19:00
کیمیای خاله اتاقت خیلی زیبا و آرامش بخشه. راستشو بگو خاله همیشه همینقدر مرتبه؟! مریم جونم متاسفانه این یکی هم از شباهتهای من و توئه خودمونا می کشیم که یک اتاق درست کنیم./
مامان پریناز
21 خرداد 91 18:01
مریم جوووووووووون اسممو از کامنت قبلی بردار یا تاییدشو حذف کن لطفا من زهرا مامان پرینازم.ثمین کیه؟؟منو یادت نمیاد؟؟تو دانشگاه؟
مریم نیک پی
24 خرداد 91 12:16
خانم نیک پی عزیز این وبلاگ معرفی دخترمه نه خودم. من هم هیچ لزومی ندارم برای اثبات داروساز بودنم به دخترم پروانه داروسازیم را اینجا بذارم.
در ضمن هیچ جا به خودم دکتر دکتر نگفتم.....تمام چیزهایی که نوشتم نقل قولهای دیگران یا دخترمه.
در ضمن جهت اطلاعتون من به رشته ام افتخار می کنم،عاشقش هستم و نهایت تلاشم را می کنم که از علمم برای کمک به دیگران استفاده کنم.
هاله (مامان مایا)
24 خرداد 91 14:49
سلام
من وبلاگ شمارو توکلوب معصومه خانم دیدم ماشالله دخترتون خیلی نازه
یه سوال هم داشتم اگه دوست دارید و صلاح میدونید میشه آدرس جایی که ساعت کیتی رو گرفتید بهم بگید میخوام برای سیسمونی دخترم بگیرم و خودم هم عاشق کیتی هستم ببخشید که وقتتون رو میگیرم .با تشکر


هاله جون مرسی از محبتت عزیزم. ایشالا شما هم به زودی دختر خوشگلت را بغل کنی.
ساعت کیمیا را از نمایندگی کیتی تو مرکز خرید سئول،میدون شیخ بهایی گرفتم. البته نمایندگی کیتی تو تیراژه و الماس تهران(بلوار ارتش) هم مدلهای دیگه داره. من اینو بیشتر دوست داشتم. قیمتش هم 24تومان تا 1ماه پیش بود.
خودم
27 شهریور 91 23:22
بعضی از دوستان نسبت به من و کیمیا و اتاقش خیلی ابراز لطف کردن و به صورت خصوصی پیام گذاشتن که سرویسش را از کجا گرفتم. از اونجا که هیچ نشونی از این دوستان ندارم به ناچار جوابشون را همین جا می نویسم.... سرویس کیمیا را از نیما چوب تو خیابون حافظ خیابون جامی گرفتم....تا این لحظه هم واقعا" ازش راضی هستم....