توالی بازی
دختر نازنینم.....
بهت گفته بودم که تازگیها هی با هم دیگه بازی کشف می کنیم.....امروز از وبلاگ دوستم (مسیحا جون) یه ایده خوب واسه یه بازی جدید گرفتم و اسمش را با هم گذاشتیم" توالی بازی".....
شما یه سری دومینو داری که مادرجون برای یاد دادن رنگها واست خریده بود و از اونجا که شما کلا" علاقه ای به دومینو بازی نشون ندادی بعد از اینکه رنگها را تو 1سالگی یاد گرفتی من هم جمعشون کردم تا امروز.....
بازی را با دورنگ شروع کردم.یه سیاه یه نارنجی یه سیاه گذاشتم و ازت خواستم شما مهره بعدی را بذاری....
مثل همیشه اول مهره اشتباه را برداشتی تا عکس العمل منو ببینی.(شما کلا" عادت داری اول به همه چی عمدا"جواب اشتباه بدی)این بار نمی دونم واقعا" اشتباه کردی یا عمدا"
به هرحال وقتی گفتم درست نیست...فوری رنگ درست را گذاشتی سرجاش.
و گامهای بعدی که خودت به تنهایی از پسش براومدی.
و آخرین مکعب
خب کیمیا جون همون طور که دیدی شما تونستی از عهده این بازی به خوبی بر بیایی.....آفرین دختر باهوش.
ما چند روز این بازی را به همین صورت که می بینی تکرار کردیم. در روزهای بعدی من یه کم بازی را پیچیده تر کردم.....به این صورت که به جای اینکه بازی را با 3مکعب شروع کنیم با دو تا شروع کردیم(یه قرمز و یه آبی) و من ازت خواستم که خودت مکعب سوم (قرمز)را بذاری و بازی را ادامه بدی.از عهده این روش هم به خوبی بر اومدی.
تو مرحله بعدی توالی بازی را با 3 مکعب مختلف شروع کردم (آبی،قرمز،سیاه). 5مکعب اول را گذاشتم و ازت خواستم مکعب ششم را بذاری.....بعد 4مکعب اول وشما می بایست مکعب پنجم و ششم را تشخیص می دادی و طبیعتا" تو مرحله فوق پیشرفته فقط 3تا را گذاشتم و ازت خواستم توالی رنگها را ادامه بدی.
امیدوارم به این زودیها برگردم و بنویسم که چه پیشرفت تازه ای تو این بازی کردی.......فعلا" که تا چند روز سرگرمی خوبی پیدا کردیم.
پی نوشت: همون طور که انتظار داشتم کیمیا از این بازی خیلی چیزها داره یاد می گیره....نظم،توالی،دقت، تمرکز.....حالا دقتش به نظم حاکم در اطرافش بیشتر شده و تو هر چیزی دنبال قانون قرار گیری اونه.
شب نوشت: گفته بودم که بر می گردم ولی فکر نمی کردم به این زودی....کیمیا شب گفت می خوام دوباره توالی بازی کنم .من هم گفتم باشه خودت شروع کن و در نهایت تعجب من خودش بازی را شروع کرد....اول فقط با دو رنگ....بعد یه ردیف دیگه دورنگی.....و با مابقی مکعبهای باقی مونده یه ردیف کوچیکتر.....خودش گفت یه مار مامان..یه مار بابا...یه مار نی نی....