اسباب بازیهای کیمیا تا2سالگی

 کیمیا جون

خیلی وقته که می خوام یه لیستی از اسباب بازیهات را و اینکه تو چند سالگی باهاشون بازی می کردی را اینجا بذارم ولی راستش شما انقدر اسباب بازی متنوع داری که این کار به نظرم خیلی سخت می اومد.حالا تصمیم گرفتم امشب شروع کنم و ببینم کی تموم می کنم......(البته اینو هم بگم که فقط بازیهای فکریت را می نویسم....در غیر این صورت می بایست حق امتیاز نی نی وبلاگ را بخرم که بتونم همه را بنویسم و عکسشون را بذارم.)

شما مثل بیشتر دختربچه های دنیا ،دنیایی از عروسک داری که اغلبشون کادو هستند. به همین دلیل من و بابایی از بدو تولدت به ندرت برات عروسک می خریم . عوضش تا دلت بخواد هر چند وقت یه بار می رویم کانون پرورشی کودکان یا شهر کتاب یا موسسه گلدونه و یه عالمه واست بازی فکری می خریم.

شما از همون دوران نوزادی ارتباط خیلی خوبی با اسباب بازی فکری داشتی و خیلی زودتر از انتظار نحوه بازی را پیدا می کردی.

توپهای نرم پارچه ای-پلاستیکی اولین خریدهای من برای شما بود.شما مثل همه بچه ها عاشق توپ بازی و پرت کردن توپ بودی. یه وقتهایی که وقت بازی باهات را نداشتم یه آبکش بزرگ می ذاشتم جلوت و توپهات را می انداختم توش.شما هم هی توپها را می زدی به دیواره آبکش و ذوق می کردی.

گام بعدی چیدن مکعب بود.اول با ردیف کردن مکعبها شروع کردیم و ازت می خواستیم شما هم اونا را ردیف کنی.تو مراحل پیشرفته بازی مکعبها را باید روی هم می چیدیم که پیشرفت شما تو این مرحله خیلی حیرت آور بود.

اسباب بازی بعدی کره ای بود که سوراخهایی با اشکال متنوع و وسایلی متناسب با اون سوراخها داشت و بچه ها می بایست هر شی را از سوراخ متناسب خودش می انداختند داخل. از اونجایی که این اسباب بازی وسیله بی نظیری برای آموزش دقت کردن بود من انواع مختلفش را برات گرفته بودم.

 خرس موزیکالت هم یکی از محبوبترین اسباب بازیهات بود.این خرس دو نوع آهنگ داشت.یکیش با فشار شاسی ها دیگری هم با فشار دادن دکمه هایی که شکل حیوانات بودند ایجاد می شد. ولی نکته مهم این بود که شما هر حیوانی را که فشار می دادی صدای اون حیوون ایجاد می شد. این اسباب بازی نقش خیلی مهمی در شناخت صدای حیوانات را داشت. شما  در 1سالگی به خوبی صدای این حیوانات را بلد بودی و می تونستی از روی شکلشون اونا را بشناسی و صداشون را تقلید کنی:گربه، سگ، گاو، خرگوش، اسب، خروس، مرغ، جوجه،گوسفند،ماهی،قورباغه،اردک، شیر.....

 این کارتهای حیوانات که مادرجون برات خریده بودند هم در آموزش حیوانات به شما بی نهایت موثر بود. وقتهایی که من می رفتم سرکار و شما پیش مادرجون می موندی با هم با این کارتها بازی می کردین. البته این کارتها یه سی دی هم داشت که توی اون صدای تمام حیوانات ضبط شده بود. شما می بایست به صداها گوش می کردی و حیوان مورد نظر را پیدا می کردی.از اونجایی که هر کارتی ٢نسخه داشت یه فایده دیگه این کارتها این بود که مادرجون از هر حیوون یکی به شما می داد و یکی هم خودش برمی داشت. بعد ازت می خواست که با هم مثلا" گربه را پیدا کنین.....یه بازی با یه عالمه هیجان که شما بی نهایت دوستش داشتی.شما بوسیله این کارتها حیوانات جدیدتری هم یاد گرفتی:جغد، زنبور،دارکوب،کلاغ. شما بین بازی یه عالمه مسایل مختلف در مورد حیوانات از مادرجون یاد می گرفتی:کلاغ پنیر و گردو می خوره،زنبور از گل عسل درست می کنه.دارکوب به درختها نک می زنه و.......بعد از 2سالگیت وقتی آموزش زبان را باهات شروع کردم این کارتهای حیوانات خیلی خیلی به دردم خوردند.

اسباب بازی خیلی خوب بعدیت این جورچینها بودند که از کانون پرورشی برات خریده بودمشون. یه سری حیوانات و یه سری هم وسایل نقلیه که چون یه دستگیره کوچولو هم داشت به راحتی تو دستت جا می شد و می تونستی بذاریش سرجاش.تو 1سالگی به راحتی می تونستی هرکدوم از این جورچینها را بذاری سرجاش و یه کم که بزرگتر شدی جای همشون را حفظ شده بودی و مثلا" گربه را برمی داشتی و مستقیما" صاف می ذاشتی سرجاش.

 این جورچین میوه ها را هم باز مادر جون برات خریده بودند و ما یه عالمه باهاش بازی می کردیم. شما بوسیله بازی با این جورچین چند تا میوه ای که بلد نبودی(مثل نارگیل و طالبی) را هم یاد گرفتی.و البته در کنار شناخت میوه ها ،رنگ اونها و یه عالمه مسایل مختلف در کنارش آموختی. این میوه ها هم مثل هون فلش کارتهای حیوانات نقش خیلی مهمی را تو آموزش انگلیسی به شما داشتند.

یکی دیگه از اسباب بازی بی نهایت مفید و آموزنده و سرگرم کننده ات همین تخم مرغها بودند......هم رنگها را یاد گرفتی هم شکلها را و هم اینکه بتونی قطعات مشابه را تشخیص بدی و به هم بچسبونی....این را هم از گلدونه برات گرفته بودم و البته به غیر از خودت واسه خیلی از دوستهات هم گرفتم.چون هرکی می دید عاشقش می شد.

کیمیا جون اگه یه روز بخوام از بین هدایایی که گرفتی یکی از بهترینهاش را بگم قطعا" یکی از اونها این پازلهای دو تیکه  است که آواجون و خاله نوشین و عمو آرش بهت هدیه دادند.از اونجایی که یکی از محبوب ترین سرگرمیهای من و بابا(البته قبل از تولد شما) ساختن پازلهای 1500 تکه و بالاتره به شدت از این هدیه استقبال کردیم.شما هم خیلی خیلی زود با پروسه ساخت پازل آشنا شدی. تا جایی که یادمه شما در 5/1 سالگی می تونستی این پازلها را بدون کمک درست کنی.

این قطار خوشگل را هم برای یاد دادن دایره،مربع،مستطیل و مثلث از کانون پرورشی کودکان برات خریدم که خیلی هم برای این کار وسیله جالبی از اب در اومد.از هر شکل 4تا وجود داشت و شما می بایست هرکدوم را توی میله های مخصوص خودش فرو می کردی. فایده خیلی مهمه این بازی بعد از آموزش اشکال و رنگها ،افزایش دقت و تمرکز شما بود. شما می نشستی و با دقت سعی می کردی سوراخهای هر شکل را در میله های چوبی مربوط به خودش فرو کنی.....یه وقتهایی هم البته حسابی عصبیت می کرد..... 

و این خانواده خرسها که عاشقشونم...............از نمایشگاه اسباب بازی برات خریدم. 3تا خرس شامل مامان و بابا و نی نی داشت. هر خرس ٦ نوع سر(با حالتهای مختلف خنده،گریه ،اخم و...)،٦تا بلوز و ٦تا شلوار یا دامن یا شلوارک داشت.بی نهایت بازی خوبیه و هنوز هم باهاش بازی می کنی. اوایل که باهاش بازی می کردی همین که می تونستی یه خرس را کامل بسازی کلی ذوق می کردیم ولی کم کم یاد گرفتی که می شه لباس اونها را هم ست کردو این شد آغاز بیچارگیهای من برای ست کردن لباسهای شما در5/1 سالگی...بابایی خوش ذوق هم که به اندازه من عاشق این خرسهای مهربون شده بود هی با اونها بازی اختراع می کرد.مثلا" یه بار همه خرسها را اورد بیرون قالبش دایره وار چید و گفتین خرسها دارن عموزنجیرباف بازی می کنن و یه عالمه بازی این مدلی دیگه......یه فایده خیلی مهم این بازی این بود که شما مفهوم خانواده را توسطشون یاد گرفتی.اول با خونواده خودمون شروع کردیم.مامان،بابا و کیمیا....بعد خونواده یلدا را چیدیم و کم کم بسطش می دادیم. شما یاد گرفتی که همه دوستهات مثل خودت خونواده دارند.....و اسم مامان و بابای همه را کامل فهمیدی.

شاهکار شما تو این بازی روزی بود که می خواستیم خونواده پدرجون را بسازیم و شما وقتی سر برای پدرجون گذاشتی مثل همیشه ازت دلیل انتخابت را پرسیدم و شما گفتی "آخه فقط پدرجون سبیل داره"..... و من موندم و دنیایی از حیرت که دخترکم چه با دقت و ریز به دنیای اطرافش توجه داره و تازه اون موقع بود که فهمیدم پدر هیچ کدوم از دوستات سبیل ندارند و شما تا حالا از این سر استفاده نکرده بودی. عاشقتم عزیزترینم.......

 و این پازلهای دو تیکه اموزش رنگها به انگلیسی که من نزدیک هزارتا(هههه)بازی باهاش اختراع کردم....

قدم اول: رنگها را با این پازلها به فارسی خوب یاد گرفتی

قدم دوم:یاد گرفتی که حیوان و رنگ مشابه را پیدا کنی و بذاری کنار هم.

قدم سوم:این پازلها کمک مهمی به من تو آموزش رنگهای انگلیسی کرد.(بهت می گفتم کیمیا رنگ yellow را پیدا کن و بچسبون به حیوان yellow)بعد تو همین راستا بهت می گفتم ببین دور و برت چی دیگه yellow هستش نشون بده.....و اینجوری یه بازی بسیار بسیار هیجانی با هم انجام می دهیم که از 1سالگیت شروع شده و هنوز ادامه داره....

این پازلهای دوتیکه انتشارات غزاله  را هم در راستای علاقه شما به پازل سازی خریدم. 3سری پازل خیلی آموزشی و مفید که هدف اونها آموزش خانه حیوانات،غذای حیوانات و بچه های هر حیوان بود.