کیمیاکیمیا، تا این لحظه: 15 سال و 3 ماه و 15 روز سن داره

کیمیای زندگی ما

به نام مهر آفرین

به نام یگانه آفریننده عشق   کیمیای قشنگم،دختر نازنینم نمی دونم کی می تونی این نوشته ها را بخونی....ولی دلم می خواد هر زمان تونستی اینا را بخونی بدونی که من و بابایی عاشقانه  دوست داریم و شما دختر قشنگم باعث شادی و گرمی زندگی قشنگ ما هستی.... کیمیا جان از همون اول که به دنیا اومدی همیشه دلم می خواست لحظه لحظه زندگیت را برایت ثبت کنم ولی چه کنم که شما نازنین دخمل شیطون هیچ وقت به من فرصت این کار را ندادی....مدت زمان کوتاهی در دفترچه خاطراتت وقایع هرروزت را نوشتم که اون هم با بزرگ شدنت و افزایش شیطنتت نا تمام موند.به هرحال امیدوارم بتونم  اینجا لحظات زیبایی را که در کنار تو داریم را بنویسم. فعلا" تصمیم دا...
4 فروردين 1391