کیمیاکیمیا، تا این لحظه: 15 سال و 3 ماه و 30 روز سن داره

کیمیای زندگی ما

به نام مهر آفرین

1391/1/4 23:29
نویسنده : مریم
530 بازدید
اشتراک گذاری

به نام یگانه آفریننده عشق

 

کیمیای قشنگم،دختر نازنینم

نمی دونم کی می تونی این نوشته ها را بخونی....ولی دلم می خواد هر زمان تونستی اینا را بخونی بدونی که من و بابایی عاشقانه  دوست داریم و شما دختر قشنگم باعث شادی و گرمی زندگی قشنگ ما هستی....

کیمیا جان از همون اول که به دنیا اومدی همیشه دلم می خواست لحظه لحظه زندگیت را برایت ثبت کنم ولی چه کنم که شما نازنین دخمل شیطون هیچ وقت به من فرصت این کار را ندادی....مدت زمان کوتاهی در دفترچه خاطراتت وقایع هرروزت را نوشتم که اون هم با بزرگ شدنت و افزایش شیطنتت نا تمام موند.به هرحال امیدوارم بتونم  اینجا لحظات زیبایی را که در کنار تو داریم را بنویسم.

فعلا" تصمیم دارم خاطراتت را از این روزها که روزهای آغازین سال ١٣٩١ است بنویسم ولی قول می دم نهایت سعیم را بکنم که با کمک بابایی وبلاگ کاملی برایت درست کنیم و تا جایی که یادمونه کارها و جملات شماعزیز دلمون را بنویسیم.

کیمیا جون شما به عنوان اولین نوه خانواده مادری و پدری و اولین نتیجه مادر بزرگهای من از جایگاه خیلی خاصی برخوردار هستی.همه فامیل شما را بی نهایت دوست دارند و شما عشقی بی نظیر را از اطرافیانت می گیری.

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)