کیمیاکیمیا، تا این لحظه: 15 سال و 3 ماه و 20 روز سن داره

کیمیای زندگی ما

3سال و 3 ماه....

1391/1/25 23:09
نویسنده : مریم
418 بازدید
اشتراک گذاری

دختر نازنینم

امروز 25 فروردین شما 3سال و 3 ماهه شدی .....خیلی خیلی خوشحالم از اینکه یه دختر 3سال و 3 ماه نازنین دارم.

ما امشب واسه شام کلی مهمون داشتیم.بابا بزرگ اینا،عمه طوبی و پسراش و خونواده هاشون...من هم یه عالمه غذاهای خوشمزه پختم  و خیلی به همه خوش گذشت...آخرش هم شما دخمل هنرمندم گفتی :مامان من می خوام برقصم. من هم آهنگ تولد مبارک را گذاشتم و شما باهاش یه رقص خوشگل کردی. دوستت دارم نازنینم .

راستی این روزها (به قول خودت) یه بازی جدید کشف کردیم....شما ماههاست که عادت کردی روزی چندین بار به من بگی "مامان دوست دارم" خیلی وقتها که سرت گرمه یهو کارت را ول می کنی و می دویی می اییی پیشم و این جمله را بهم می گی.این جور وقتها اگه بیکار باشم می گم مامانی چقدر دوستم داری و تو با توجه به چیزهایی که اون لحظه دور و برت هستش یه چیزی می گی.

اگه تو اتاقت باشیم:اندازه عروسکهام،اندازه پرده های دنیا،اندازه بالشهای دنیا و...

تو حموم یا دستشویی:اندازه همه لیفها،صابونها،شامپوها و....

تو پذیرایی:اندازه همه دیواها،مبلها،صندلیها و ...

بیرون از خونه:اندازه همه برگها،گلها،چمنها،ستاره ها،خورشید،ماه،....

و این یه بازی جالب و ادامه دار می شه که ما به جزییات هرچیزی دقت کنیم و باب یه بحث و صحبت جدید را باز کنیم.این جور وقتها اگه کس دیگه ای کنارمون باشه از خنده روده بر می شه. بماند که خیلی وقتها تو مهمونیها شما فقط به یه "دوستت دارم" خالی اکتفا می کنی و این موضوع الان زبانزد همه شده.

راستی شما تازگیها یه کمی لوس شدین که البته همه می گن اقتضای سنته. تا از چیزی ناراحت می شی فوری می گی "اصلا" من ناراحتم" و زود دستهات را می بری جلو چشمات و ادای قهر کردن را در می آری. این جور وقتها ما هم باید کلی نازت را بکشیم تا آشتی کنی.ولی خیلی خیلی بامزه این کار را انجام می دی.یه وقتهایی هم تو همین حال که دستهات جلو چشماته می ری می چسبی به دیوار و مثلا" قهری.آخرین تهدیدت هم که تو این چند روزه یاد گرفتی اینه که (اگه تو خونه باشیم):اصلا" می خواهین من برم تو اتاقم گریه کنم ؟ و اگه بیرون باشیم:اصلا" می خواهین من رفتم خونه برم تو اتاقم گریه کنم بیام؟ و این طوری دیگه اطرافیان روده بر می شن از خنده.البته این هم بگم که من و بابایی خیلی با این موضوع جدی برخورد می کنیم و اصلا" نمی خندیم. اگه دلیل قهرت منطقی باشه واست حلش می کنیم و اگه الکی قهر کنی(که اغلب این طوریه) صبر می کنیم تا خودت آشتی کنی یا موضوع را عوض می کنیم.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

آرزوهای رنگی
27 فروردین 91 12:38
سلام وتبریک به خاطر وبلاگ زیبایتان. اگر دوست داشته باشید میتونم نقاشی فرزند تان را از روی عکسش بکشم ودر وبلاگم قرار دهم تا مشاهده کنید واگر خوشتان آمد میتونید بخرید کارهایم را دروبلاگم میتونید ببینید خوشحال میشم برام نظر بگذاریدموفق باشید
مهرنوش
26 اردیبهشت 91 16:24
سلام چه دخمل نازی دارین ماشاله. من هم یه دختر دارم که حدودا سه ماه از کیمیا جون کوچیکتره به اسم بهار. خوشحال میشم تبادل لینک کنیم و در ارتباط باشیم